آگاهی من
توضیح دوره آگاهی من
چرا بعضی ها ظاهر معمولی دارند ولی خیلی محبوب هستند و در ارتباطات موفق هستند؟ از نظر ما و خیلی از اطرافیانمان اون ویژگی هایی که باید داشته باشند را ندارند ولی آدم های ارزشمندی هستند و ارتباط بسیار عالی دارند، در صورتی که نه تحصیلاتی دارند نه مهارت و حرفهای دارند.
چطوری توی زندگی انقدر پیشرفت می کنند با وجود این همه افراد عالی و تواناتر از آنها؟با این همه آدم های بهتر از نظر ظاهری و موقعیت های اجتماعی بهتر از آنها.
چجوری با یک ظاهر معمولی انقدر موفقیت ازدواجش بالا هست در صورتی که در فامیل یک نفر هست که از اون ادم ظاهر بهتر و موقعیت اجتماعی بهتری داره ولی به اون موفقیت درازدواج نرسیده است ؟
وقتی میشینیم فکر میکنیم معاملات ذهنیمون بهم میخوره و نمیتونیم دلیل اصلی موفقیت این افراد را درک کنیم.
من که استعداد بسیار بالایی دارم ظاهر بسیار زیبایی دارم تحصیلاتم خیلی عالی است، موقعیت اجتماعی و خانوادم خیلی بالاست چرا من اسم و رسم این فرد موفق را ندارم؟
آیا واقعا شانس بیشتری دارند؟
آیا ارتباط خیلی خاصی با خداوند دارند ؟ خداوند بیشتر از همه اونارو دوست داره؟
آیا اونها با نیروی خاصی دارند کار میکنند؟ چه چیزی هست که من ندارم برای رسیدن به موفقیت از هر نظر؟
چرا من وقتی عاشق یک نفر هستم و دوستش دارم نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم آیا واقعا اون منو دوست نداره؟
چرا ؟چرا ؟چرا ؟
اینجاست که نقش آگاهی نشون میده خودش رو ، آگاهی که از درون میاد از ریشه کودکی ما میاد ، آگاهی که ما در دوران کودکی باهاش خیلی آشنا بودیم، به گونه ای که اگر تمام عوامل موفقیت در ازدواج، در کار، در ارتباط ها رو توی یک صفحه ترازو قراردهیم و آگاهی هایی که ما از قبل در دوران طفولیتمون داشتیم و الان دیگه نداریم رو در یک طرف دیگر ترازو بگذاریم، با اختلاف بسیار بالا سنگین تره.
ما در این دوره می خواهیم با آن آگاهی که از زمانی که به دنیا آمدیم داشته ایم آشنا بشیم و آن آگاهی است که شخصیت ما رو تغییر میده از ما یک چیز دیگری میسازه. وقتی با اون آگاهی آشنا میشی، تصمیم میگیری و قلبت باهاش خیلی موافقت میکنه و یک زندگی جدید برای خودت انتخاب می کنی. زندگی که بدون هیچ حاشیه ای باشه، به طوریکه چیزهایی که فکر می کنی الان مهم هست برای تو بی اهمیت می شوند و بخش اعظمی از زندگی کلا تغییر میکنه، فرکانس تو در این دوره به سمت انرژی های بالاتر میرود و مدار تو در جهان هستی تغییر پیدا میکند.
تمام چیزهایی که در این دوره به شما آموزش داده میشه توی زندگی خودم قدم به قدم اجرا کردم و ثمره شو بسیار بسیار دیدم، این آگاهی از من یک شخصیت بالاتر ساخت که این شخصیت باعث شد که موفقیت های بالایی را نه تنها خودم بلکه کل خانواده ام به دست بیاورند. همه این موارد به صورت ساده و کاملاً راحت برای شما دوستان عزیز بیان شده است. این دوره را شاید به جرات بگم قدم به قدمشو تجربه کردم و لمس کردم و به مراحل بالاتر رفتم. گاهی وقتی به تواناییهای بعضی از انسان ها نگاه می کنیم که در کل این جهان به چه موفقیت هایی رسیدن فقط یک چیز رو متوجه میشویم که آنها دارای آگاهی بسیار بالایی هستند که ما ازش بی خبریم.
شاید ذهنت بگه که خوب من بارها و بارها تو کارم به تضاد خوردم یا در زندگیم به تضاد خوردم و به خاطر همین مسئله نتونستم به این خواستم برسم یا به موفقیت برسم. ولی الان می خوام بهت بگم دوست عزیزم هیچ کدوم از این مسائل انسان رو به سمت عقب نمی کشد یعنی رشدش را متوقف نمی کند. تنها چیزی که تو را به موفقیت نمیرساند، چیزهایی هست که در ریشه های ذهن تو نشسته و به تو اجازه نمیده که رشد کنی. ریشه هایی از این جنس :
زمانی که نتونستی خطا های خودت را ببخشی و احساس گناه کردی یا زمانهایی که یک آگاهی اومده به سمتت که بتونی اون مشکل که در زندگیت بوجود آمده رو حل کنی ولی با کانون توجه روی مشکل اون راه حل رو ندیدی.
ریشه هایی که در عین خداپرستی بودید ولی صددرصد شرک ورزیدید و آگاه به این شرک نبوده اید.
قدرت رو در دست کس دیگری می دیدید، در دست اقتصاد، در دست دولت، در دست سیاست ها، در دست والدین، در دست اسکناس و شاید در دست تحصیلات بالا و هرچقد اینها زیادتر شد آگاهی ما کمتر شد.
زمانهایی که تصمیمات بسیار بسیار اشتباه میگیریم به خاطر سرزنش اطرافیانمون به خاطر سرزنش دوستمون به خاطر سرزنش رییسمون به خاطر سرزنش خودمون، مدام شکست های عجیب و غریب و پی در پی رو در زندگی تجربه میکنیم و این جنس تجربه ها به ما میگوید که تو در راه درستی نیستی، تو داری از این آگاهی دور میشوی و اگر در چنین مواقعی نتونیم با نیرویی به نام آگاهی آشنا بشیم و افسار زندگی و ذهنمون رو در دست بگیریم، نجوا هایی در ذهنمون به پا میشه و مسائل زندگی بیشتر و بیشتر میشه به طوری که تمام این ریشه ها را بزرگتر از توانایی هامون میبینیم. اونجاس که تو تسلیم ریشه های ذهنیت شدی و ذهن برای تو دلایل بسیاری میاورد که مجالی برای اینکه تو بتونی زندگیت رو به سمت موفقیت ببری بهت نمیده و باورهای محدود کننده را در ذهنت آنقدر زیاد میکنه ، مانند: به صلاحت نیست که تو موفق بشوی، اصلا شاید قسمت تو نبوده که ازدواج کنی با اون شخص، حتما تو باید در این زندگی و دنیا سختی بکشی، تو اصلاً باهوش نیستی، اصلا تو دوست داشتنی نیستی، محبوب نیستی، اون هایی که آدم های موفق هستند خیلی موقعیت و شرایط خاصی دارند، آدم های موفق چه از نظر کاری و از نظر زندگی شانس های بالایی دارندو... اونجاست که باورت میشه که لایق نیستی، لایق اون کیفیت زندگی که آدم های موفق دارند نیستی. اون موقع است که در مدارهای شکست قرار می گیریم و یک فاصله بسیار زیادی بین خود در رابطه عاشقانه قرار میدیم. اونجاست که یک فاصله بسیار زیادی بین خودت و خونه که دارای امکانات عالی و مجلل هست میبینی. اونجاست که تمام خواسته هات کم کم برای تو حذف میشه. خواسته هایی که عاشقش بودی که تجربه کنی ولی یک فاصله بسیار زیادی بین خودت و اون خواسته هات ایجاد میکنی.
اونجاس که یک فاصله زیادی بین خودت و مسافرت هایی که دوست داشتی جاهای دیدنی که در کل جهان زیبایی هایی که در کل جهان هست رو فاصله اش را بین خودت زیاد کردی و دیگه از ذهنت کلا پاک شده، یعنی از من حقیقی خودت دور میشی و شرایطی که واقعاً نمیخوای رو تحمل می کنی. اونجا که ناآگاه هستی و همه زندگیت را به اون ریشه های محدود کننده میسپاری ، کنترل را دست آنها میدهی. تو با اگاهی میتونی زندگیت رو به اوج برسونی. در واقع این آگاهی تو هست که تمام ریشه ها رو در ذهنت میسوزونه و تفاوت بسیار بالایی در زندگی ایجاد میکنه. زندگی که نا آگاهانه جلو میبری با زندگی که آگاهانه جلو میبری، این زمین تا آسمان فرق دارد. یک آگاهی که در این دوره شما یاد میگیری این هستش که معنی احساس لیاقت رو متوجه میشوید. حس لیاقت چیزیه که درون خیلی از انسانها جای خالی داره و متوجه میشوید که چرا مداوم با شکست هایی رو به رو میشدید. البته که دارای مهارت ها و تمرین هایی هست که در این دوره به شما گفته میشود.
مطلب مهمی که در این دوره متوجه میشی و میفهمی این است که چرا با آدم های موفق میترسید ارتباط برقرار کنید، یعنی فاصله بسیار زیادی بین خودتون و اونها می دیدید. متوجه میشی که چرا قدرت نه گفتن رو نداری و چه کار باید بکنی که قدرتمندانه بدون اینکه طرف مقابلت ناراحت بشه و بدون اینکه لطمه ای به تو بخوره نه بگی.
متوجه میشی که چرا وقتی تصمیم میگیری براش قدمی بر نمی داری ؟
چرا هیچ وقت جرعت شروع کردن اون کاری که دوست داشتی رو نداشتی ؟
چرا فکر میکردی همیشه از پس حل مسائل برنمیایی؟
در این دوره متوجه میشی که چه جاهایی هزینه های اشتباهی کردی و کلی سختی کشیدی. هزینه هایی برای خریدن لباس ها یا آرایش های عجیب و غریب و یا جراحی های زیبایی بسیار خطرناکی که فقط تایید دیگران را بگیریم یا نظر دیگران رو جلب کنیم. آگاه میشی از تمام ریشه هایی که در درونت شکل گرفته و مانع ورود نعمت ها به زندگیت میشود و اینکه چه نعماتی را از زندگیت خارج کردی.
کاملا متوجه میشی که این کمبود حس لیاقت یا عدم ارزشمندی در درون خودت باعث شده که همیشه به موفقیت نزدیک بشی ولی تا یک قدمی بدست آوردنش از آن دور بشی و یا اگر هم به موفقیت رسیدی به خاطر احساس عدم ارزشمندی موفقیتی که داخلش بودی رو به راحتی از دست دادی. ریشه ها و باور هایی که از دوران کودکی در درون ما ساخته شده بدون اینکه خودمون متوجه بشیم برای ما ساخته شده و به محض اینکه میخوای وارد یک کاری بشی تا وقتی که قدمی برمی داری آن ها به صورت نامحسوس وارد عمل میشوند و شروع میکنند به تخریب که تورو از اون کاری که میخوای انجام بدی دور کنن. مثل یک پرده سیاه بر روی چشم تو کشیده میشوند که تو هر روز قدم به قدم عقب تر بروی و از موفقیت دور بشوی.
میفهمی که با نیرویی که خداوند در درون تو قرار داده میتونستی هر لحظه خلاقیت و ایده های بسیار عالی در راه موفقیت به دست بیاری ولی تو رو روز به روز این حس بی لیاقتی و این عدم ارزشمندی از این نیرو دور کرده. حتی گاهی ممکن است ببینی شخص دیگری ایده و خلاقیتی که قبلا در ذهن توام بوده را اجرا کرده و به ثروت و درامد زیادی رسیده است ولی باز وقتی درون خودت فکر می کنی نمیگی این بخاطر عدم ارزشمندی یا حس بی لیاقتیست و سریع ذهنت ربطش میده به شانس ، به موقعیت زندگی، به موقعیت مکانی و باز بیشتر و بیشتر گمراه میشوی و نااگاهانه دوباره زندگیت رو ادامه میدی و قبول میکنی زندگی همین است.
در این دوره یاد میگیری که چی طوری از ریشه عزت نفس خودتو بسازی، چون برای رسیدن به خواسته ها هر کاری کنی ولی عزت نفس نداشته باشی در این کار میمونی و به خواستت نمی رسی .
باید عزت نفس رو همچون پایه ساختمان که باید محکم ساخته بشود در زندگیت بسازی و آجرهای طلایی رو با ساختن تمرین های عزت نفس بالا بیاری. وقتی عزت نفس و آگاهی تو در این دوره میسازی خیلی چیزها متفاوت میشه روابط عاشقانه با قبل از این دوره و بعد از این دوره متفاوت میشه. خیلی تفاوت خواهد داشت که تو با عزت نفس درخواست حقوق بیشتر کنی یا اینکه بدون عزت نفس درخواست حقوق بیشتر کنی.
قبل از این دوره شاید حد و مرز برای خواسته هاتون داشته باشید ولی بعد از این دوره یاد میگیری با انجام دادن تمرین ها حد و مرزی برای رسیدن به خواسته هات نداشته باشی و با انجام دادن این تمرین ها خواسته هات رو خیلی راحت تر به دست بیاری.
بعد از این دوره همه چی برای تو متفاوت میشه وقتی تمرینات رو انجام میدی رابطت با خداوند فرق میکنه و یاد میگیری که چه طوری باید یک رابطه درست با خداوند داشته باشی، خدایی که هر لحظه حامی تو بوده ولی تو نمیدونستی، خدایی که هر لحظه خواسته های تو رو مداوم براورده کرده و شما نسبت بهش اگاه نبودی.
تمام انتخابات و تصمیماتت در روابط، شغل، وضعیت مالی، امکانات رفاهی زندگی، در حل مسائل و ... با آگاهی که بدست میاوری متفاوت میشود.
وقتی آگاهی این دوره را به دست می آوری و عزت نفس خودت رو میسازی تمام زندگیت عکس العملش ازصفرتاصد تغییر میکند. متوجه میشی با ساختن آگاهی و عزت نفس چگونه از طرف خداوند هدایت میشی به سمت بهترین ها. با ساختن و به دست آوردن آگاهی و ساختن عزت نفس در درون خودت ظرف وجودت را بزرگتر میکنی و درب نعمات بیشتری را به زندگیت باز میکنی.
می توان با قاطعیت گفت تمام انسان های موفق، پایه و اساس زندگیشون داشتن آگاهی و ساختن احساس لیاقت و ساختن ارزشمندی ها در درون زندگی و ساختن عزتنفس هستش.
ساختمان زندگیت رو قدرتمندانه بساز که هر وقت اگر در زندگی طوفان یا زلزله برپا شد تو با تمام وجودت آنقدر آگاهی داشته باشی و آنقدر عزت نفس داشته باشی که به سادگی و زیبایی و عزتمندانه از اون طوفان رد بشی.
شاید بگی الان من از اون خواسته هام خیلی دور هستم و شرایط مناسبی ندارم. ولی زمانی که تو تصمیم میگیری و یک جهاد اکبر در درون خودت به پا می کنی و به تمرین هایی که در این دوره هستش متعهد میشوی و تمرین ها را به نحو احسن انجام میدی همه چی برای تو تغییر میکنه، مسیر ها بیشتر و بیشتر برای تو باز میشه و هدایت خداوند در این مسیر برای تو بیشتر میشود. چرا ؟ به خاطر اینکه وقتی جهان میبینه که تو تا این حد آگاهی به دست آوردی و عزت نفس در درون خودت پرورش دادی این احساس لیاقت و حس ارزشمندی را در درون خودت ساختی، چارهای جز این نداره که تو رو به سمت خواسته هایت هدایت کنه و تورو در مداری در زندگی قرار بده با کیفیت بالاتر به خاطر اینکه ظرف وجودت رو بزرگتر کردی. وقتی خدایی رو برای خودت ساختی که بدون باورهای محدودکننده گذشته است و یک خدایی با باورهای قدرتمند در درون خودت ساخته شده، جهان وظیفه اش این است که تو رو به سمت خواسته هات حرکت بده و این یک قانون است.