قسمت سوم: باورهای محدودکننده و ذهن جدید

تاحالا شده چیزی رو بارها بخوای، براش تلاش هم بکنی…
اما یهجایی انگار یه دیوار ناپیدا جلوته؟
نه اینکه تنبل باشی یا نخوای…
ولی یه صدای نامرئی، هی توی گوشت زمزمه کنه:
“تو لیاقتشو نداری.”
“همیشه همه چی سخت پیش میره برات.”
“تو آدم موفق شدن نیستی…”
به اینا میگن: باورهای محدودکننده.
صداهایی که از بچگی، از خانواده، جامعه یا تجربههای تلخ گذشته، توی ذهنمون ریشه زدن و حالا، نادیدهمون میگیرن اما زندگیمونو میچرخونن.
🧩 چرا این باورها انقدر قویان؟
چون ذهن ناخودآگاه ما مثل یه سیستم اتوپایلات (خلبان خودکار) عمل میکنه.
۷۰٪ رفتارها و تصمیمهامون، از ناخودآگاه میاد.
و تا وقتی که برنامههای قدیمی اون ذهن رو نشناسیم و بازنویسی نکنیم، اتفاق جدیدی هم نمیافته.
🪞مثال واقعی:باورهای محدودکننده
چرا باورهای محدودکننده مانع پیشرفت میشوند؟
-
ممکنه کسی همیشه تو روابطش شکست بخوره
و فکر کنه “عشق واقعی وجود نداره”،
در حالی که باور درونیش اینه که “هیچکس برای من نمیمونه.” -
یا یکی که درآمدش از یه حد بالاتر نمیره،
چون ناخودآگاهش باور داره که “پول، دردسر میاره” یا “من پولدار نیستم چون لیاقتشو ندارم.”💰 مثال واقعی: باور مالی محدودکننده
یکی از رایجترین باورهای محدودکننده در حوزهی مالی اینه که:
«برای پول درآوردن باید سختی کشید.»
افراد زیادی با این باور بزرگ میشن که ثروت فقط از راه رنج و زحمت زیاد بهدست میاد. نتیجه؟ وقتی فرصتهای هوشمندانه، ساده یا لذتبخش براشون پیش میاد، ناخودآگاه پسش میزنن. چون ذهنشون باور داره که «اگه آسونه، پس حتماً تقلبیه یا ارزشمند نیست». این باور باعث میشه حتی موقعیتهای طلایی رو از دست بدیم، فقط چون با تصویر ذهنی ما از “پول درآوردن” همخوانی نداره.
🔁 حالا تمرین: یک لحظه فکر کن… آیا تو هم وقتی یه کار آسون یا لذتبخش پولساز میشه، دچار تردید یا احساس گناه میشی؟
اگه جوابت آرهست، وقتشه این باور رو بنویسی، بررسیاش کنی و با جملهای مثبت جایگزینش کنی. مثلاً:
«من میتونم از راههای ساده، هوشمندانه و لذتبخش ثروت بسازم.»
✨ قدم اول: آگاهی از باورهای محدودکننده
قبل از اینکه چیزی رو عوض کنی، باید ببینیش.
یعنی چی؟ یعنی اول باید متوجه بشی چه باوری در ذهن تو فعاله که داره جلوی رشد، شادی، یا موفقیتت رو میگیره.
وقتی میخوای یه هدف بزرگ شروع کنی یا وارد یه مسیر جدید بشی، یه صدای کوچیک توی ذهنت میگه:
🧠 «تو نمیتونی.»
🧠 «اگه شکست بخوری چی؟»
🧠 «الان زمانش نیست، بذار بعداً.»
این صدا، همون باور محدودکنندهست. برای آگاه شدن ازش، این سؤالها رو از خودت بپرس:
• وقتی میخوام به هدف بزرگی برسم، اولین فکر منفیای که میاد چیه؟
• من چه جملههایی رو توی ذهنم مدام تکرار میکنم؟
• این صدا از کجا اومده؟ مال خودمه؟ یا کسی بهم گفته بود؟
• اگه بخوام با یه جمله این باور رو تعریف کنم، چی مینویسم؟
• این باور چه احساسی در من ایجاد میکنه؟ (ترس، خجالت، احساس بیارزشی؟)
• این باور من رو به جلو میبره یا عقب نگهمیداره؟
📝 همین الان وقتشه یه کاغذ برداری و جواب این سؤالها رو بنویسی. هرچقدر واضحتر بنویسی، قدم بعدی آسونتره.
وقتی باور روشن بشه، دیگه ناآگاهانه کنترل ذهن و زندگیتو به دست نمیگیره.
🔄 تمرین امروز:باورهای محدودکننده.
یک برگه بردار و این جمله رو بنویس:
«باور پنهانی من در مورد [پول/عشق/سلامتی] چیه؟»
مثلاً:
-
باورم درباره عشق: “همیشه باهام بد رفتار میکنن.”
-
باورم درباره موفقیت: “من دیر میفهمم، واسه همین همیشه عقبم.”
حالا پایینش بنویس:
آیا این باور واقعاً واقعیه؟ یا یه خاطرهست که زیاد تکرار شده؟
و بعد با یک جمله تازه جایگزینش کن:
«من در حال یادگیری و رشد کردنم. ارزشم مستقل از اشتباهاته.»
«عشق سالم وجود داره و من لیاقتشو دارم.»
💭 پایانبندی:
ما باورامون نیستیم.
ما قدرت انتخاب داریم.
و ذهن یه ابزار قابل برنامهریزیه… فقط باید یاد بگیریم چی رو و چطور بهش بدیم.
در قسمت بعدی، میریم سراغ یه مبحث جادوییتر:
🌌 نشونههای جهان هستی
و اینکه چطور دنیا باهامون حرف میزنه، اگر گوش بدیم…
منتظر باش 🌱
پست های مرتبط

مرداد 4, 1404

مرداد 1, 1404
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.