ضمیر خود آگاه چیست؟

دقیق ترین پاسخی که می توانیم به این پرسش بدهیم این است که ما به طور دقیق نمیدانیم این ضمیر چیست! اگر چه در طول تاریخ بسیاری از دانشمندان، فیلسوفان و روانشناسان در این باره تعاریف بسیاری از خودشان ارائه داده اند اما هنوز هم نتوانسته اند یک تعریف یکسان و واحد برای این ضمیر ارائه نمایند. شاید بهتر است بگوییم تنها یک نفر در این دنیا می تواند به شما درباره ی این ضمیر بگوید و آن هم خود شما هستید. بله در حقیقت هر یک از ما درباره ی ضمیر خودآگاهی که در وجودمان هست آگاهی کاملی داریم و نیازی نیست تا کسی آن را برای ما توضیح بدهد.

مثلا شما می دانید که خودتان می توانید درباره ی زندگی خود تصمیم بگیرید و هر لحظه می توانید آن تصمیم را عوض کنید، یا همینکه علایق خاصی در وجودتان نهفته شده است و همچنین این شما هستید که برای هر مشکلی یک راه حل دارید و در صورت بروز هر مشکلی می توانید راه حلتان را تغییر دهید، در واقع تمام این کارها توسط ضمیر خودآگاه شما انجام می شوند. به طور کلی می توان گفت ضمیر خودآگاه امکان اندیشیدن، تحلیل و برنامه ریزی کارها، علت و علول کردن و … را دارد و به از منطق پیروری می کند.

اساسی ترین بخش مغز و ساختار فکری ما از ضمیر خودآگاه تشکیل شده است. عملکرد این ضمیر بسیار پیچیده است و جالب است بدانید برای هر شخصی با شخص دیگر متفاوت است. به همین دلیل است که نمی توان یک تعریف واحد برای آن تعیین نمود. ما هر روز از این بخش از مغزمان استفاده می کنیم و نمی توانیم آن را تجزیه و تحلیل نماییم.

آگاهی ما همان ضمیر خودآگاه ماست. شناخت اماکن، افراد، اشیا و اعمالی که از اراده کردن ما سرچشمه می گیرند و … کار این ضمیر هستند. ما با کمک ضمیر خودآگاه است که اطلاعات ذهنی مان را وارد بخش ضمیر ناخودآگاه می کنیم. ضمیر خودآگاه در یک لحظه توانایی انجام یک کار را دارد و در صورت انجام کار دوم آن بخش به ضمیر ناخودآگاه محول می شود. مانند راندن ماشین و تماشای فضای اطراف که راندن ماشین توسط ضمیرخودآگاه بوده و با ضمیر ناخودآگاه به تماشای محیط اطراف خواهید پرداخت. ضمیر خودآگاه در واقع بنام ذهن یا هوشیاری یا آگاهی یا …. است.

ویژگی های ضمیر خودآگاه

• ضمیر خودآگاه برمحور منطق می باشد و منطق برای آن یک اصل است.
• اراده در کنش ها و واکنش های ضمیرخودآگاه وجود دارد.
• ضمیر خودآگاه از حافظه ی ضعیفی برخوردار بوده و اطلاعات را برای زمان کمی حفظ می کند.
• 8درصد از مغر هرشخص را ضمیر خودآگاه او تشکیل داده است.
• از نظر تکامل می توان گفت که ضمیر خودآگاه پس از ضمیرناخودآگاه بوجود آمده است.
• ضمیر خودآگاه در قسمت های ارتباطی و حرکتی بدن نقش بسزایی دارد.

عملکرد ضمیر خودآگاه

یک شی را تصور کنید. شما می خواهید یک تعریف از آن شی را ارئه دهید، اولین کاری که انجام می دهید چیست؟ درست است در ابتدا باید به صورت کامل آن جسم را نگاه کنید. نگاه شما ممکن است از یک زاویه باشد و اگر بخواهید به توصیف آن شی فقط از همان زاویه بپردازید شما یک تعریف تک بعدی را ارائه خواهید کرد. حال شی را بچرخانید و از زاویه ی دیگری به آن نگاه کنید. در این حالت شما می توانید یک توصیف بهتر و جامع تری را ارئه دهید. این کار توسط بخش خودآگاه مغز شما انجام می شود.

بخش خودآگاه که در مغز شما قرار دارد در لحظه چندین محاسبه را باهم انجام داده و به یک نتیجه برای پاسخ می رسد. در واقع بخش خود آگاه تحلیل کرده و سپس به پاسخ یا پاسخ ها می رسد.

با توجه به این تعریف ها در واقع شما یک سری خوراک اولیه و اطلاعات را به ورودی مغزتان داده اید که بخش خودآگاه مغز شماست. سپس یک سری خروجی را از اعمال و افکار و احساساتتان دریافت خواهید کرد. بنابراین می توان این گونه نتیجه گرفت که اگر یک فکر به ذهن شما خطور می کند نتیجه ی چندین داده ی مختلف در بخش خودآگاه مغز شماست که با تجزیه و تحلیل آن بخش حالا به یک فکر واحد رسیده است.

فرض کنید تصمیم گرفته اید یک روز را با بیخیالی کامل بگذرانید و اصلا به هیچ چیزی فکر نکنید و از مغزتان استفاده ننمایید. این عمل غیر ممکن است. مغز شما حتی در تنبل ترین روزها هم حتی بیشتر از 500 کالری مصرف می کند که در واقع این حجم از کالری 20درصد از انرژی مورد نیاز بدن شما در طول یک روز است. بنابراین شما چه بخواهید و چه نخواهید مغز شما این میزان انرژی را مصرف کرده و بدون احساس شما در حال فعالیت است.

در واقع این نوع از فعالیت های مغزی و بدنی شما که بخشی از عملکرد ناخودآگاه شما هستند را حس نمی کنید، چون اگر این ها را احساس می کردید واقعا عذاب آور می شدند.

اطلاعات در ضمیر خودآگاه و واکنش مغز

چشم های انسان ها یک دریچه برای ورود اطلاعات به مغز هستند. در واقع قرنیه چشم شما حتی اگر روی یک شی خاصی تمرکز کنید 4 بار در ثانیه حرکت لرزشی دارد تا بتواند تصاویر دریافتی را به صورت یک فیلم تبدیل کند و به هم ربطشان دهد. این همان چیزی است که ما میبینیم و نام واقعیت را بر روی آن قرار می دهیم. در واقع دلیل شفاف بودن و سه بعدی بودن تصاویر در مغز ماست. در واقع دقیقا شبیه این است که مغز ما پی در پی درحال چیدن پازهایی در کنارهم هست، هر زمان که یک پازل نهایی شود یک تصویر نهایی نیز بدست خواهد آمد. بنابراین مغز از طریق چشم اطلاعات بسیار زیادی را دریافت خواهد کرد اما تنها چیزهایی را قادر خواهد بود ببیند که روی آن ها متمرکز شده است.

کلام آخر

همانطور که در مقاله به آن اشاره نمودیم ضمیرخودآگاه هر شخصی با تجه به اطلاعاتی که به آن ها داده می شود، فکر کرده، تصمیم گیری کرده و سپس واکنش هایی را نشان می دهد که ممکن است با بروز احساسات هایی همراه باشند. داده های ورودی به ضمیر خودآگاه ممکن است از طریق تجربه شخصی هر شخص یا آموزش هایی که از سایرین دیده است، بدست آید. بنابراین هرچه دانش شما بیشتر باشد ضمیر خودآگاه شما نیز می تواند قطعات بیشتری از پازل را در کنارهم بچیند. بنابراین بخش خودآگاه مغر هرشخصی طبق دستورالعمل هایی که به آن وارد می شود فعالیت کرده و پس از گذشت زمان نیز آن ها را به بخش ناخودآگاه مغز منتقل می نماید.