قانون جنسیت و نظریه یین و یانگ

انسان همواره خواستار بدست آوردن موفقیت ها و کسب ثروت است. به همین دلیل هموراه در حال امتحان راه و روش های مختلف برای بدست آوردن این هدف ها می باشد، تا بتواند راه های خوبی را پیدا کند. در این بین راه های زیادی امتحان شده اند و ممکن است بسیاری نیز از طریق آن راه ها موفق یا ناموفق شده باشند. اما یکی از راه های بدست آوردن موفقیت استفاده از قوانین الهی است. قوانین الهی از جمله قانون جذب، قانون ارتعاش، قانون نسبیت، قانون بخشش، قانون قطبیت، قانون جنسیت و … هستند. در وبسایت عشق و دانش قبلا درباره ی انواع این قوانین صحبت کرده ایم و شما می توانید با مراجعه به مقالات قبلی آن ها را مطالعه نمایید. در این مقاله می خواهیم به بررسی قانون جنسیت بپردازیم.

ممکن است برخی از افراد بر این باور باشند که تمام زندگی ما یک نمایش از پیش تعیین شده است و ما همانند بازیگران این نمایش نقش های مختلفی را بر عهده داشته و نمی توانیم با قدرت اراده و اختیار خود نمایش نامه را تغییر دهیم.  اما این باور کاملا غلط بوده و ما در هر لحظه از زندگیمان این اراده را داریم که با استفاده از اختیارات و کائنات به انجام امور مختلف بپردازیم و در زندگیمان تغییرات بنیادینی را ایجاد کنیم. ما با قدرت اختیارمان می توانیم نقش خودمان را در هر مسیری که می خواهیم تغییر داده و به ایفای نقش خود در زندگی بپردازیم. به همین علت است که باید اطلاعات بیشتری درباره ی کائنات و قوانین الهی کسب کنیم تا به وسیله ی آن ها به بهترین نتایج دلخواهمان برسیم. بنابراین با کمک گرفتن از این موارد و موارد موجود در اطرافمان می توانیم به موفقیت در زندگیمان برسیم.

قانون جنسیت

منظور از قانون جنسیت، زن بودن و یا مرد بودن این مسئله نیست. در واقع ارتباط بین این قانون و تعریف بیولوژیکی کلمه ی جنسیت خیلی کم است. در واقع در این قانون گفته می شود که در کل دو نوع انرژی داریم که می توانیم آن ها را مونث و مذکر در نظر بگیریم. در واقع در وجود همه ی ما دو نوع انرژی وجود دارد که آن ها را مونث و مذکر می نامیم. برای داشتن احساس بهتر و داشتن یک زندگی عالی باید در بین این دو انرژی در وجودمان تعادل ایجاد نماییم. به انرژی مذکر در وجودمان “یین” و به انرژی مونث “یانگ” گفته می شود.

نظریه یین یانگ چیست؟

این یک نظریه از چین باستان می باشد که در قرن قرن شانزدهم قبل از میلاد تا سال 221 قبل از میلاد می باشد. یین و یانگ شامل تمام شکل ها و خصوصیت های موجودی در جهان هستی هستند. در واقع این دو (یین و یانگ) دو اصل متضاد هستند که تمام پدیده های جهان هستی را در بر می گیرند. این دو اصل ممکن است دو پدیده ی متفاوت با دو منشا متفاوت بوده و یا جنبه های متفاوت و مکمل و مخالف از یک پدیده باشند.

در واقع فلسفه ی یین و یانگ خواستار نشان دادن یگانگی از متضاد هاست. در واقع از دیدگاه چینیان باستان هر چیزی و هر پدیده ای در این جهان از دو اصل متضاد و در عین حال مکمل ساخته شده است. در واقع یین و یانگ قطب های مخالف و تضادهای موجود در جهان هستند. البته برای هیچکدام نمی توان از کلمه ی خوب و بد استفاده کرد و گفت مثلا یین خوب است و یانگ بد!

این دو همانند دو پدیده ی روز و شب، تابستان و زمستان بخشی از یک چرخه ی بزرگ و کلی در جهان هستی هستند. در این باید بدانید که درست زمانی تعادل و احساس خوب بوجود می آید که در بین این دو پدیده یک تعادل برقرار باشد. با توجه به نماد این دو متوجه می شوید که در درون یین یک نقطه از یانگ و در درون یانگ یک نقطه از یین وجود دارد. این بدان معناست که وقتی یین به حداکثر خود برسد و به پایان خود نزدیک شود از درون یانگ رشد می کند و وقتی یانگ به حداکثر خود برسد از درونش یین رشد خواهد کرد. و در این بین متوجه می شوید که این چرخه توقف ناپذیر بوده و ادامه خواهد داشت.

بنابراین متوجه شدید که هیچ چیز یین و یا یانگ مطلق نیست. مثلا ممکن است یک لیوان آب سرد در مقابل یک قطعه یخ یین باشد ولی در مقابل یک لیوان آب جوش یانگ باشد. بنابراین هرچیزی در قیاس با چیز دیگری یین و یانگ است. یین و یانگ کاملا بهم وابسته بوده و بدون هم معنا ندارند مانند روز و شب که بی هم مفهومی ندارند. هر جزئی از یین و یانگ تشکیل شده باشد خود نیز می تواند به یین و یانگی مجزا تبدیل شود. مانند آب گرم و آب سرد یین و یانگ هستند اما خود آب گرم به آب داغ و آب ولرم تقسیم شده و دو یین و یانگ را تشکیل می دهد و همینطور آب سرد که به دو آب خنک و بسیار سرد تقسیم می شود. پس هر جزئی از یین و یانگ می تواند به دو یین یانگ دیگر تبدیل گردد.

یونگ، فیلسوف و روانشناس، درباره ی نماد یین و یانگ اینگونه می گوید که روان و درون هر آدمی تجلی از جنس مخالف است. در واقع در درون هر زنی یک تجلی مردانه و در درون هر مردی یک تجلی از زنانگی وجود دارد. در نماد یین و یانگ هم کاملا واضح است که بخش یانگ به مرد اشاره داشته که در درونش نقطه ای سیاه است که همان تجلی زنانگی است و در بخش یین یک نقطه ی سفید وجود داشت که همان تجلی از مردانگی است.

کلام آخر

در واقع در قانون جنسیت به این مسئله اشاره دارد که شما هنگامی که می خواهید با مشتری خود ارتباط برقرار کنید باید از دو بخش یین و یانگ کمک بگیرید. مثلا در عین حال که با خوشرویی با او در ارتباط هستید باید جدیت خود را نیز حفظ کنید. شما با تعادل در بین این دو رفتار خود می توانید مشتری خود را راضی نگهداشته و از رفتار خود نیز رضایت کافی را داشته باشید تا در کسب و کارتان موفق باشید.