تفاوت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه
تفاوت ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه
در ابتدا باید بگوییم برای آشنایی بیشتر با ضمیر خود آگاه و ضمیر ناخودآگاه می توانید به مقالات قبلی ما مراجعه کرده و اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. در ادامه با توجه به دانستن تعریف هر یک از این ضمیرها به تفاوت های آن ها خواهیم پرداخت.
کوه یخ
همانطور که در مقالات قبل هم به آن اشاره نمودیم. سیگمون فروید تئوری کوه یخ را مطرح نمود. این تئوری می گوید که :
“مغز انسان همانند یک کوه یخ می باشد که یک هفتم از مغز بر روی آب قرار گرفته که بخش خودآگاه مغز ماست. یک بخش که دقیقا زیر خط آب قرار دارد، بخش پیش خودآگاه ماست و دقیقا بخش ناخودآگاه مغز ما در عمق آب قرار دارد.”
او باور داشت که شخصیت ما از تعامل مداوم و خاص نیروهای ذهنی ایجاد شده و در سه سطح آگاهی قرار دارند که عبارتند از : پیش خودآگاه، خودآگاه، ناخودآگاه. هر سه ی این بخش ها نقش مهمی در رفتار انسان دارند.
برای اینکه تئوری فروید را بیشتر متوجه شویم به توضیح مختصری از هر بخش و تاثیر آن بر روی شخصیت و عملکرد انسان خواهیم داشت.
- ذهن خودآگاه : این بخش شامل افکار، آرزوها، احساسات است که از آن ها در هر لحظه ای آگاهی داریم.در واقع فرایند ذهنی هستند که می توانیم در مورد آن ها فکر و حتی صحبت کنیم.
- ذهن پیش خودآگاه : این بخش شامل هر چیزی است که به صورت پنهانی وارد ذهن خودآگاه ما می شود.
- ذهن ناخودآگاه : این بخش شامل احساسات، افکار، اضطراب و حافظه است که بیرون از آگاهی ذهن خودآگاه ما قرار دارد. اکثر محتواهایی که در این بخش از ذهن قرار دارند ناراضی کننده و غیر قابل قبول هستند، همانند درد و اضطراب و کشمکش و ….
به گفته ی فروید فرآیندهای ذهنی که ما از آن ها آگاهی داریم در نوک این قله قرار دارند. همانند احساس تشگی که فورا با یک نوشیدنی رفع می شود. بخش خودآگاه ذهن ما شامل افکار و احساساتی است که یک شخص در حال حاضر از آن ها آگاهی ندارد اما وارد بخش خودآگاه ذهنش می کند. قسمت پیش خودآگاه دقیقا زیر سطح خودآگاه قرار داشته و قبل از این است که یک چیز به ذهن ناخودآگاه برسد. درواقع قسمت پیش خودآگاه همانند یک اتاق انتظار عمل می کند که افکار در آن باقی مانده تا به قسمت خودآگاه برسند.
تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه
شاید شما هم به این فکر کرده باشید که تفاوت این دو بخش در چیست؟ اصلی ترین تفاوت این دو بخش در قدرت آن هاست، زیرا شما چه بیدار باشید و چه خواب ضمیر ناخودآگاهتان همه چیز را ضبط و ذخیره کرده و بخاطر همین بخش است که خاطرات و احساسات و خواسته های ذخیره شده در همین بخش است که رویاهای شما را ایجاد می کند. پس برای دومین تفاوت می توانیم به خوابیدن و خواب دیدن باشد. برای مثال وقتی فردی خواب باشد، این ذهن آگاه آن فرد است که می خوابد. در حالیکه ضمیر ناخودآگاه هرگز نخوابیده و وظیفه ی تنفس، وضعیت کلی بدن، عملکرد اندام ها و … را برعهده دارد. در کل همه چیز بر عهده ی ضمیر ناخودآگاه ماست.
یکی دیگر از تفاوت های ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه در توانایی تولید رویاست. ضمیر ناخودآگاه مسئول رویا دیدن افراد بوده و اینکار را با ارتباطی که بین ضمیر ناخودآگاه و تصاویر ذهنی ایجاد می کند، انجام می دهد. از آنجایی که ضمیر ناخودآگاه اغلب به شکل نمادها، استعاره ها و اشکال بصری فکر میکند، رویاهایمان نیز تمایل دارند به همین اشکال به نمایش در بیایند. به همین دلیل است که بیشتر رویاها غیر مستقیم بوده و درک آنها دشوار است.
با توجه به تجربیات و رویدادهای روزمره که با زندگی ما مرتبط هستند می توان از تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه به دنبال خوب بودن و یا نبودن یک مسئله و سعی در انجام ندادن آن را به دلیل عزم راسخ نام برد. برای مثال به این فکر کنی که فردی عادت اشتباهی را دارد و ذهن خودآگاه او در تلاش است تا این عادت را ترک کند. اما ذهن ناخودآگاه او را مجبور کرده که این کار را بعدا انجام داده و یا فرد را منصرف کند. مواردی وجود دارد که ضمیر ناخودآگاه می تواند تلاش فرد را برای رسیدن به موضوعاتی آگاهانه خراب کند. توجه داشته باشید که هر چه بیشتر از وجود باورهای ناخودآگاه خود، آگاه باشید، بهتر به آن ها دسترسی خواهید داشت.
چگونه از ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه باهم استفاده کنیم؟
در اکثر موارد ذهن ممکن است بین باورهای خودآگاه و ناخودآگاه درگیر شود. همانند حیوانات، بسیاری از عوامل تصمیم گیری ما در پایین ترین بخش از ذهن ما قرار دارد. یک حیوان برای جنگیدن، خوابیدن، پرواز کردن و یا شکار کردن تصمیم نمی گیرد. این فرایندها نیز در بسیاری از انتخاب های ما انسان ها نیز وجود دارد. مثلا ما نیز در انجام بسیاری از کارها از دستورالعمل هایی پیروی می کنیم که در قسمت های ناخودآگاه مغز ما قرار دارند. این دستورالعمل ها متفاوت بوده و گاهی به نفع و گاهی به ضرر ما هستند. دستورالعمل هایی همانند ترس، انگیزه، عشق و الهام که همواره ما را هدایت می کنند. در مورد الهام هایی که برایمان اتفاق می افتد باید گفت که اغلب این الهام ها از ذهن ناخودآگاه ما جریان پیدا می کنند. افراد زمانی دچار پیشرفت های خلاقانه خواهند شد که در آرامش هستند و به بخش های عمیق مغز خود دسترسی پیدا کرده اند. این دسترسی باعث ایجاد یک جریان ارتباطی بین ضمیر خودآگاه و ضمیرناخودآگاه ذهن ماست که می توان با آموزش این مسیر را باز کرد. بسیاری از مردم هستند که فقط ذهن خودآگاه خود را دیده و از مزایای اتصال آن با ذهن ناخودآگاهشان، آگاه نیستند. این افراد معتقدند که برای دستیابی به موفقیت باید ذهن خودآگاه خود را با اطلاعات بسیاری پر کرد. در صورتیکه نمی دانند که تفاوت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه و فواید ارتباط بین این دو بخش چقدر بر موفقیت هایشان موثر است.
کلام آخر
در این مقاله تلاش کردیم تا شما را با ذهن خودآگاه و ناخودآگاه و تفاوت های آن ها آشنا کنیم تا با کمک این موارد گفته شده بلکه بتوانید هرچه بیشتر از ذهن ناخودآگاه خود بهره گرفته و برای موفقیت در زندگیتان از آنها استفاده کنید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.