نظام باورها و تاثیرات آن بر زندگی ما
نظام باورها و تاثیرات آن بر زندگی ما
تا به حال برای شما هم اتفاق افتاده است که در یک شرایط نامساعد و غیر مطلوب قرار گرفته اید و مدام با خود در حال تکرار یک سری کلمات و یا جملات هستید؟ مدام جملاتی را که مثبت و یا منفی هستند با خود به زبان آورده و تکرار می کنید. اگر شما در این شرایط از کلمات و یا جملات منفی استفاده کنید. تکرار مدام آن ها باعث باورهای محدود کننده در ضمیر ناخودآگاه شما خواهند شد ولی اگر از جملات مثبت با بار معنایی مثبت استفاده کنید مسلما در ضمیر ناخودآگاه شما تبدیل به یک باور مثبت شده و ممکن است شما را از آن حالت گرفتاری آزاد و رها کند.
اغلب انسان ها در شرایطی که حتی ممکن است آن را به خاطر نیاورند کارها و رفتارها و حرف هایی را گفته اند که در ضمیر ناخودآگاه آن ها تبدیل به یک باور شده است. این رفتارها حتی ممکن است در ذهن سپرده نشده و فراموش شده باشند ولی چون آن باور در بخش ضمیر ناخودآگاه آنهاست و دیده نمی شود برای اثبات وجود خود در بیرون شرایطی را ایجاد خواهد کرد تا دوباره وجود خود را به ما اثبات نماید. آن باور نمی تواند فقط منفی بوده و حتی ممکن است مثبت باشد و برای اثبات وجود خود نیز می خواهد دوباره شرایط بیرونی را مهیا کند.
شاید کمی گیج شده باشید به همین دلیل با یک مثال برای شما به توضیح خواهیم پرداخت :
فردی وجود دارد که می گوید : من به هیچ عنوان باور ندارم که مردها قصد آزار و اذیت مرا دارند، بلکه همیشه باور و اعتقاد داشته ام که آن ها به من احترام گذاشته و می خواهند کمکم کنند.
شاید با خودتان بگویید که این فرد از کجا متوجه این موضوع شده است و به آن باور پیدا کرده است؟ در ادامه او می گوید که :
هر موقع در موقعیت سختی قرار داشتم یا گرفتاری برای من پیش آمده یک مرد بدون آنکه توقعی از من داشته باشد به من کمک کرده است، و هر موقع شب ها حتی زمانی که به بیرون میرفتم مرا با تمام وجود تا خانه همراهی کرده اند و هیچ کدام نیز با هیچ قصد و غرضی به من نزدیک نشده اند.
همانطور که می بینید این خانم باور داشته اند که مردها نمی خواهند به او آسیبی برسانند و کسی هم خواهان اذیت کردن او نیست، بنابراین هیچ وقت هم با چنین مردی روبه رو نشده است.
در مقابل فرد دیگری وجود دارد که می گوید :
من به این موضوع باور دارم که همیشه مردها می خواهند به ما زن ها آزار برسانند. همیشه هر مرد و پسری که به من نزدیک شده است قصد آزار و اذیت من را داشته و وارد زندگی من می شوند تا زندگی من را مختل نمایند.
موضوع بسیار جالب شد! دو انسان با دو طرز فکر متفاوت و دو اتفاق که برایشان رخ داده است. بنابراین می توان گفت که مسلما باورهای ما بر زندگی ما تاثیر گذار هستند. دو خانم با دو باور متفاوت و دو تاثیر که زندگی شان اتفاق افتاده است.
همه چیز در زندگی ما از باورهایمان نشات می گیرند، حتی واقعیت هایی که در زندگیمان به خلق آن ها می پردازیم. شما چه باوری دارید که بازخورد آن را در زندگیتان دیده اید؟
در ادامه با چند موضوع که باعث شکل گیری باورها می شوند آشنا خواهیم شد. باورها تعیین کننده ی دیدگاه ما نسبت به جهان هستی هستند. برای مثال افرادی وجود دارند که باور دارند که موفقیت تصاودفی نبوده و برای بدست آوردن آن تلاش می کنند و انگیزشان برای رسیدن به موفقیت و انجام کارها به بهترین شکل از همه بیشتر خواهد بود. در مقابل افرادی که به این موضوع باور ندارند و خود را بدبخت دانسته و هیچ فعالیتی در راستای باورهای خود ندارند. بسیاری از باورهای وجودی ما به صورت ناخودآگاه شکل می گیرند و تنها زمانی به آن ها فکر می کنیم که بخواهیم به تفسیر آنها بپردازیم. بسیاری از باورهای وجودی که در ما وجود دارد بخاطر اطرافیان ما هستند بنابراین این آدم های اطراف ما هستند که نظام باورهای ما را شکل خواهند داد. در ادامه به مراحل شکل گیری باورها خواهیم پرداخت :
-
تعامل با دیگران و موقعیت های ناآشنا
زمانی که شما با یک فرد و یا یک موقعیت جدید برخورد می کنید. این موقعیت به گونه ایست که با انتظارات و باورهای فعلی شما همخوانی ندارد. همانند خواندن کتاب، تعامل با دیگران و ….
-
جستجو کردن برای معنا
تجربه کردن اتفاقات مختلف باعث می شود تا افراد توضیحات جدیدی درباره ی باورهای خود بدست آورند. هنگامی که اتفاق با باورها همخوانی داشته باشد به سرعت باعث تحکیم باورها خواهد شد. در سیستم معنادهی نوعی جهت گیری وجود دارد که طی آن فرد می خواهد اتفاقات جدیدی که برایش رخ می دهد را براساس باورهای جاری معنا کند که بتواند احساس عزت نفس و امنیت فردی خویش را حفظ بنماید.
-
ارزیابی
مرحله ی بعدی به ارزیابی باورهای همخوان اختصاص دارد. در این قسمت فرد به بررسی باورهای ناهمخوان با باوری که دارد پرداخته و در بیشتر مواقع در تلاش است تا از طریق جهت گیری که دارد باور فعلی را متفاوت ارزیابی نموده و یا در صورتیکه ناهماهنگی داشته باشد آن را به صورت کامل نادیده بگیرد.
-
پذیرش باور
باورهایی که بعد چند مرحله ارزیابی و بررسی نیز باز باقی مانده اند و فرد نمیتواند آن ها را نادیده بگیرد و یا معانی دیگری برای آن ها پیدا کند، توسط فرد پذیرفته خواهند شد. باور جدیدی که در فرد بوجود می آید می تواند با باورهای قبلی کاملا متفاوت بوده و فرد ممکن است آن را با کمی تغییر بپذیرد. این نکته قابل اهمیت است که پذیرش باورهای جدید می تواند در رفتار فرد تغییر ایجاد کند.
-
پیامد
باورهای جدید در افراد می توانند ادراک، عمل و حافظه ی فرد را شکل دهند. باورهای جدید نیز می تواند باورهای دیگر را محدود کرده و هنگامی که اطلاعات جدیدی وارد ذهن فرد می شود، ذهن تلاش می کند تا با کاهش تعارض بین باورهای خود به نوعی یکپارچگی در افکار خود ایجاد نماید. اینگونه ممکن است بخشی از باورهای قبلی اصلاح شده و فرد به هماهنگی شناختی دست یابد.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.